+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

 

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394 | 14:45 | نویسنده : فراز گلشاهی |

ز گهواره تا گور دانش بجوی



تاريخ : پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394 | 14:38 | نویسنده : فراز گلشاهی |

پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي خوشگل  مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح‌! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم ميرم!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

طرف عروسي ميكنه، هفته بعد دست خانوم رو ميگيره ميبره دكتر ، ميگه: اقاي دكتر ما بچه دار نميشيم!! دكتره ميپرسه: چند وقته ازدواج كردين؟ طرف ميگه: يك هفته است!! دكتره شاكي ميشه، ميگه: داداش من، اين زنه ، مايكرووِيو كه نيست

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

شکمو داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام ميدن یا نه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

پسره ، دختر محلشون را نشون ميکنه ، رفيقاش ميان با سنگ ميزنن

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

تُو قلبمی ، تُو خونمی ، تُو تموم وجودمی ........ رفتم دکتر ، ميگن انگل داری

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به دختره مي گن اگه دنيا رو بهت بدن چي كار مي كني مي گه من فعلا مي خوام درسمو ادامه بدم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دو تا دانمارکی با هم همسایه بودن ... هر سی ثانیه برق یکیشون می رفت ... تحقیق می کنن می بینن از چراغ راهنمایی برق ميدزدیدن

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر ميره تو صف نونوايي، شاطر نونوائی ميگه: نون تا اينجا بيشتر نمي‌رسه، بقيه برن. غضنفر ميگه: ببخشيد اگه ميشه جمع‌تر وايسين نون به ما هم برسه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما این رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه برره ای به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ يارو مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر میمیره ، شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن  .... ۶۰ تاشون حالیش می کردن

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بي مدرکي است و به کلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي که آغاز مي شود موجب پرداخت زر است  و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب ..... از جيب و جان که بر آيد ...... کز عهده خرجش به در آيد

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه دفعه يه پسره داشته راه ميرفته ميخوره زمين هواااااااااا ميره نميدونی تا کجاااااااا ميره

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يارو  زنگ میزنه ۱۱۰ میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه ، برو صندلی جلو بشین

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه بچه خوشگله ريش بزی ميذاره ، گرگه مياد ميخورتش

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی ميگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه ميگه و ميخنده .... سومی ميگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يارو ماشينش تو برف گير ميکنه زنجير نداشته ،  سينه ميزنه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به آسمون نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دريا نگاه ميکنم تو رو ميبينم  ... به دشت های سبز نگاه ميکنم تو رو ميبينم و حتی وقتی به قلبم نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... بابا بيا برو اونطرف بگذار يه چيز بهتر ببينيم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به غضنفر ميگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. ميگه شکرالله ، حمدلله ، سيندرلاه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه دفعه يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " ميکنه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

!!!! يه دفعه پليس  (غضنفر)  را ميگيره بهش ميگه کارت ماشين ، گواهينامه ، بيمه ..... غضنفر ميگه بايد با اينها جمله بسازم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دکتر نظام وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دليل ضعف جسماني

پسره با خوشحالي گفت : آخ جون  فوری ميرم زن ميگيرم

دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، اولی ميگه ماشينش با من ، دومی ميگه نهارش هم با من ، سومی هم ميگه تخمه و چای هم با من ، چهارمی ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها

پسر : نه مامان جون  من خودم فندك دارم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يک روز غضنفر خواب ميبينه بزرگترين نون بربري دنيا را خورده صبح که بلند ميشه ميبينه لاحافش نيست

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

فرق يك مرد با يك گربه چيه؟

- يكيشون يه موجود دله است كه بي چشم و روئه و براش مهم نيست كه كي بهش غذا ميده, اون يكي يه حيوان ملوس خانگيه.

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

طرف خيلي شاكي ميره ثبت‌احوال، ميگه: آقا اين اسم من خيلي ضایعه ، بايد حتماٌ عوضش كنم. كارمنده ازش ميپرسه، مگه اسمتون چيه؟ طرف ميگه: خشايارِ گهُ‌چهره ! كارمنده ميگه: آره خوب حق داريد، بايد حتماً عوضش كنيد. حالا چه اسمي ميخوايد بگذاريد؟  خشايار ميگه: خشايار ان‌چهره! 

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

یه نفر ميره زير ماشين، رفقاش با دمپايي و سنگ ميزنن درش ميارن!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دو نفر رفته بودن شكار، اولی از دور يك شير ميبينه، نشونه ميگيره ميزنه... تيرش خطا ميره و ميخوره به دم شيره. شيره هم شاكي ميشه، ميدوه طرفشون كه سرويسش كنه. اولی جنگي ميره بالاي درخت، ميبينه رفیقش همينجور اون پايين واستاده، بهش ميگه: بابا بيا بالا، الان مياد دهنتو سرويس ميكنه. یارو يك نگاهي بهش ميكنه، ميگه: برو گمشو ! مگه من زدم؟!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

63- يك بابايي داشته از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند، منتها يجور عجيب غريبي: اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن، بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره، بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن. يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه: تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم... ميشه بگيد جريان چيه؟ يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه، پشتيش هم مادر خانومم... هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده! مرده ناراحت ميشه، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن، بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد من خيلي براتون متاسفم، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم؟! مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه به 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه  مشنگي يهو  بي هـوا  مياد تو اتاق ، خفه ميشه!   


برچسب‌ها: جک خنده دار قسمت 2

تاريخ : پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394 | 14:20 | نویسنده : فراز گلشاهی |

ایرانیه میره پاریس .میبینه یه مردی بزنش میگه اون خورشید و افتاب رو میبینی؟

زنه میگه اره

فرانسویه به زنش میگه تو واسم مثل اونا هستی

مرد ایرانی میاد ایران میگه بذار زنمو خوشحال کنم

بهش میگه تو اون خورشید و افتاب رو میبینی؟

زنه میگه پ ن پ مثل مادرت کورم

 

 

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺍﺭﯼ؟

ﮔﻔﺘﻢ 2 ﺗﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﯾﮑﯿﺶ ﺑﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭﻣﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﻣﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ

ﻣﯿﮑﻨﻢ

ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ ﭼﯿﻪ

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﯾﺶ ﺗﺮﺍﺵ

ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﯾﯽ

ﺑﻼﮐﻢ ﮐﺮﺩ

ﻣﻠﺖ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺷﺪﻧﺎ

ﺍﻗﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ ﺭﯾﺶ ﺗﺮﺍﺵ ﻣﺎشین ﻧﯿﺴﺖ؟

ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﯾﯽ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟

 

مشهدیه: الو یونس هست؟

تهرانیه: نه بیرونه.

مشهدیه: تو کیشى؟

تهرانیه: نه من تهرانم.

مشهدیه: نه تو کیش میری؟!

تهرانیه: چرا باید برم کیش؟!

مشهدیه: نه موگوم تو کیشمیشى؟!

تهرانیه: کیشمیش خودتى شمبلیله!

 

 

ﺩﺧﺘﺮﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺑﺎﺑﺎﻡ

ﻧﯿﺴﺖ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪﺷﯿﺮ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻤﺶ ﮐﻨﯿﻦ

ﻧﺸﺘﯽ ﻣﯿﺪﻩ..

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ

ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺏ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ

ﮐﺠﺎﺳﺖ؟

ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭﺍﻡ ﺧﻨﮓ

ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺧﻮﺏ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻟﻤﺎﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ،

ﺍﯾﻨﻘﺪﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ

ﻫﻤﺶ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ

ﮐﻨﺎﺭﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ؟

ﻭﺳﻂ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ؟

ﺑﺎﻻﯼ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ؟

 

 

اینایی که این روزا همش میگن واس ماس یعنی کلش ماس ماس ،همونایین که پارسال میگفتن آخ آخ آخ حساس نشو حساس نشو

سال پیش میگفتن رفتم تو آمپاس

سال پیش میگفتن هااا ای که وگفتی یعنیی چهههه؟

و یه گونه نادرم داریم که 14 سال پیش میگفتن نهههه غلاااااام

 

پشت سر یه مرد موفق یه زن خوشکل هست، پشت سر زن خوشکل یه مرد توانمنده، پشت سر مرد توانمند یه زن سن بالا و پشت سر زن سن بالا یه دختر زیبا روی هست، پشت سر دختر زیبا روی من هستم، پشت سر من هم یکی زنبیل گذاشته رفته...

.

.

.

.

.

ببخشید تو صف نون سنگکی ام حوصله ام سر رفته بود گفتم دوستان رو معرفی کنم خدمتتون.

 


برچسب‌ها: عکس خنده دار

تاريخ : جمعه 11 ارديبهشت 1394 | 12:5 | نویسنده : فراز گلشاهی |

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 8 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پارک هتل